کانون فرهنگی و هنری حضرت ام البنین(سلام الله) هشت بندی

این وب سایت متعلق به کانون فرهنگی هنری حضرت ام البنین (س) شهرهشت بندی است که به درج اخبار و فعالیت های کانون در طول سال می پردازد و امید داریم که بازدید کنندگان وبسایت، انتقادات و پیشنهادات خود را در جهت هرچه بهتر شدن فعالیت های کانون از طریق اعلام نظرات و پیشنهادات به ما اعلام داشته تا با ما در جهت رشد و توسعه فعالیت های کانون همراه باشند .
ادرس کانون:استان هرمزگان - شهرستان میناب-شهر هشت بندی - مسجد حضرت ابوالفضل (علیه السلام)-محله شهید محمدی

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «شهدا» ثبت شده است

۲۲مهر
باشگاه خبرنگاران: سردار سرتیپ حسین همدانی بعد از 32 سال خدمت صادقانه در مهرماه سال جاری، در حین انجام ماموریت‌های مستشاری در حومه شهر حلب به دست تروریست‌های داعشی به شهادت رسید.

 شهید سردار سرتیپ حسین همدانی از اعضا و بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان است و از سال 1359 در جنگ ایران و عراق شرکت داشت.

پاسدار حسین همدانی، در عنفوان جوانی با تفکرات حضرت امام (ره) آشنا شده و از محضر درس مکارم اخلاق و احکام شهید محراب آیت‌الله مدنی که در همدان تبعید بودند، بهره‌ای بسزا برده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ...پایه‌گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی، استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمد.

وی از فرماندهان منطقه عملیاتی «بازی دراز» در جبهه غرب بوده و خاطرات خود را از این نبرد در کتابی تحت عنوان «تکلیف است برادر» تدوین کرده است.
سردار همدانی  بعدها عهده‌دار فرماندهی لشگر انصارالحسین سپاه شد و بعد از جنگ مسئولیت‌هایی از جمله فرماندهی قرارگاه ثارالله و سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ را برعهده داشت.

نشریه Foregn Policy درباره سردار همدانی نوشت؛ او در اوایل 1979 برای مبارزه با شورشیان "کردستان" و سپس در جنگ ایران و عراق (دوران 8 سال دفاع مقدس) ایفای نقش کرد.

روزنامه Wall Street Journal درباره سردار همدانی نوشت: ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است.

سایت Iran Briefing با اشاره به سوابق سردار همدانی در دوران جنگ تحمیلی و مبارزه با ضدانقلاب، یادآور شد: ژنرال همدانی 32 سال خدمت کرده و در جبهه‌های غرب به ایفای نقش پرداخته است.

سایت Wnd درباره سردار حسین همدانی عنوان داشت: ژنرال حسین همدانی یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. ا

این سایت به نقل از سردار همدانی نوشت : "در طول این نزاع (جنگ تروریست‌های تکفیری با ملت مظلوم سوریه) تجربیات آموزشی به ملت سوریه بدون هیچ انتظاری منتقل شد".


سرانجام امروز جمعه(17 مهرماه) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی بیانیه ای خبر از شهادت این سردار رشید اسلام در سوریه داد.

در بخشی از این اطلاعیه با تبریک و تسلیت شهادت این سردار شجاع و گرانقدر به محضر حضرت ولیعصر (عج) و نائب برحقش امام خامنه ای عزیز ( مدظله العالی ) و ملت شریف ایران، آمده است: سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سال‌های گذشته که نقش تعیین کننده‌ای در حفظ و حراست حرم حضرت زینب (س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در جنگ تروریستی سوریه داشت، عصر دیروز در حین انجام ماموریت‌های مستشاری در حومه شهر حلب به دست تروریست‌های داعشی به شهادت رسید.















بچه های کانون
۲۰مرداد
در گفتگو با مهر عنوان شد:

پیکر دو شهید غواص در هشت بندی تشییع می شود

شناسهٔ خبر: 2874682 -
میناب - فرمانده سپاه شهرستان میناب از تشییع پیکر پاک دو شهید غواص گمنام در هشت بندی خبر داد.

سرهنگ حبیب الله سهرابی  در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با تشییع پیکر دو شهید غواص در هشت بندی بیان داشت: پیرو درخواست شهردار و اعضای شورای شهر هشتبندی برای تدفین و خاکسپاری  شهدای  گمنام در این شهر موافقت اولیه  با این درخواست صورت گرفته است و با همکاری سردار سرخیلی مسئول حفظ  و نشر ارزش های دفاع مقدس هرمزگان، حجت الاسلام بارانی امام جمعه و پاکدامن فرماندار شهرستان میناب قرار است همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) دو شهید گمنام غواص در هشت بندی تشییع شوند.

فرمانده سپاه شهرستان میناب در ادامه بیان داشت:پیکر پاک شهدای غواص  ابتدا ۱۹ مرداد ماه بر دستان مردم شهید پرور میناب و روز ۲۰ مرداماه همزمان با سالروز شهادت حضرت امام  صادق (ع) در بر دوش مردم ولایت مدار و شهید پرور هشتبندی و توکهور تشییع خواهند شد که در صورت تایید نهایی برای خاکسپاری این دو شهید گمنام از سوی ستاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس این دو شهید غواص گمنام پس از تشییع در هشت بندی خاکسپاری خواهند.

وی همچنین افزود:  گروهی از مسئولان  استانی و کشوری از محل تدفین شهدا گمنام در هشتبندی در چند روز گذشته بازدید اولیه کرده اند و بزودی سردار باقرزاده رئیس حفظ آثا ونشر ارزش های دفاع مقدس کشور  با همراهی مسئولان استانی و شهرستانی برای تایید نهایی محل تدفین شهدای گمنام غواص راهی هشت بندی  خواهند شد و از محل تدفین شهدای گمنام  بازدی بعمل خواهند آورد.

وی بیان داشت: اطلاعات تکمیلی در خصوص  زمان دقیق تشییع و محل تدفین این شهدای گمنام پس از تایید نهایی متعاقباً  اعلام خواهد شد.

بچه های کانون
۱۱تیر


بچه های کانون
۰۴تیر

شهید عباس کریمی

نام پدر: علی

تاریخ ولادت: 1340

تاریخ شهادت: 63/12/15

سن: 23

زندگی نامه

وی در روستایی دور افتاده  از توابع استان کرمان به نام ( تبتو ) در خانواده ای مذهبی  به دنیا آمد ،در طول 23 سال زندگی پر برکت این شهید کسی را پیدا نمی کردی که از وی دلگیر باشد ، ایشان خیلی خوش اخلاق بودند این شهید بزرگوار با تعدادی از افراد روستا به نام مظهری ،شعبانی، حیدری و ... از روستا به مرکز آموزش ،با پای پیاده وبا عبور از کوهای صعب العبور رفته واز آنجا به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدند،در این زمان که نام این عملیات را نمی دانم تعدادی از رفقا وچند تن از مردم روستا به شهادت رسیدند، از جمله ی آنها ،شهید دادخدا ذاکری ،شهید مظهری وشهید شعبانی که طی 12 دوره که هر دوره 3 ماه بود به جبهه رفتند  ودر دوره زخمی شدند باز هم به جبهه رفته ومجددا زخمی شده وجهت مداوا به تبریز اعزام گردیدند واز آنجا به اهواز وبعد به خانه آمدند. بعداز مدتی که بهبودی نسبی حاصل شد مجددا به جبهه رفتند ودراین مرحله به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

 

خصوصیات اخلاقی شهید

از قول وتعریف مردم شنیده ایم که خیلی خوش اخلاق و مهربان بود  و زیاد با مردم  شوخی می کردند و حتی در جبهه با همرزمان خود دوست ومهربان بودند وحتی در صحنه های جنگ هم شوخی می کردند ویک نفر از کسانی که بسیار از ایشان تعریف می کند واز ایشان خاطره دارد همرزمش اسحاق حیدری است.


بچه های کانون
۰۴تیر

بسم رب الشهداء

شهید محمد عزیزی

نام پدر: درگوش

تاریخ تولد: 1350

تاریخ شهادت:1365

محل شهادت:شلمچه

 

زندگی نامه

شهید محمد عزیزی در سال 1350 درخانواده مذهبی در دهستان(  کم سفید ) از توابع شهر هشت بندی دیده به جهان گشود.ایشان در کودکی فردی کوشا وفعال بود و در کمک به خانواده از هیچ کاری دریغ نمی کرد. او در مدرسه از شاگردان ممتاز کلاس به حساب می آمد.دوره ابتدایی را تاکلاس پنجم در روستای ( چاه انبه  ) گذراند وبرای ادامه تحصیل همراه خانواده اش راهی بندر عباس شد. او در حال سپری نمودن تحصیلات راهنمایی در مدرسه ای در محله       دو هزار بندرعباس بود که در آنجا با انقلاب و جنگ آشنا شد و در تابستان سال 1365 از طریق لشکر ثارالله عازم جبهه شد ،پس از طی 45 روز آموزش مقدماتی نظامی به عنوان نیروی گردان رزمی وارد جبهه ی جنوب کشور شد.شهید بزرگوار در مناطق عملیاتی فاو ،اهواز و شلمچه حضور فعال داشتند تا اینکه در تاریخ 1365/10/22 عملیات فاو، اهواز و شلمچه با رمز مقدس یا اباعبدالله الحسین (ع) با اثابت تیر دشمن بعثی شربت شیرین شهادت را نوشید و پس از تشییع جنازه در گلزار شهدا در جوار مسجد جامع شهر هشت بندی به خاک سپرده شد.

 

فرازی از وصیت نامه ی  شهید

وصیتم به پدرم این  است که اولا از مرگ من ناراحت نباشید و دوم اینکه نسبت به اسلام و مسلمین وفادار باشید و رهرو  راه شهدا باشید و راه تمام شهدا و روحانیون را ادامه دهید.

وصیت من به مادرم این است که از مرگ من غمگین و پریشان حال نباشد زیرا دشمنان شاد  می شوند و توصیه ام به مردم این است که راه شهدا را ادمه دهند و نزدیکی خود را با امام زمان (عج) زیاد گردانند و پیرو خط امام باشند و راه امام را درپیش گیرند.

سفارش من به خواهران مسلمان و شیعه این است که حجاب خود را رعایت کنند ، زیرا حجاب آنها بهتر از خون سرخ من است. خوهران،شما با حجاب خود پیکار کنید.

بچه های کانون
۰۴تیر

بسم رب الشهداء

شهید مراد محمدی

نام پدر:حسن

تاریخ ولادت:1332

تاریخ شهادت:1365

محل شهادت:جزیره ام الرصاص

 

شهید مراد محمدی در یک خانواده ی مذهبی ، مقید و دلسوخته اهل بیت،در یکی از روستاهای کوهستانی  اطراف شهرستان منوجان ( کوه شهری ، رستم بگی )  دیده به جهان گشود . او اولین فرزند خانواده بود دوران کودکی را در همان روستا سپری نمود وچون ذوق و شوق بسیاری برای فرا گیری علم و دانش داشت و به دلیل اینکه در روستا مدرسه ای وجود نداشت تا به تحصیل بپردازد نوجوانی اش را صرف آموختن کلام نور،قرآن کریم در نزد پدرشان که فردی فاضل و مقید به مسائل دینی که ایشان معروف به شیخ حسن بود شروع به آموختن کرد و با توجه به داشتن هوش سرشار و علاقه شدید،او در مدت کوتاهی قران کریم وکتاب حافظ ودیگر کتاب ها را ختم میکند.

 طبیعت سخت کوهستان  از او فردی مصمم و قاطع  میسازد و دوران نوجوانی را در کنار خانواده و کمک به پدر سپری می کند. علاقه شدید او نسبت به فرا گیری علوم دینی  او را راهی  شهر بندر عباس کرد و در حوزه ی علمیه ی بندرعباس،به تحصیل علوم دینی مشغول شد که یکی از شاگردان ممتاز حوزه علمیه بود و در کنار تحصیل مشغول به کار درهمان شهر شد.

 خیلی طول نکشید که صدام جنگ ناخواسته ای را برعلیه جمهوری اسلامی ایران شروع کرد، بر خود واجب و وظیفه دانست که به پیروی از خط و مشق آن پیر جماران امام خمینی (ره)  برای دفاع از نوامیس و میهنش از طریق سپاه پاسدران انقلاب اسلامی کرمان یعنی لشکر(41ثارالله) جزء نیروهای بسیج  سپاه درآمد و راهی جبهه ها شد تا نگذارد صدام وصدامیان حتی یک وجب ازاین خاک را به چپاول ببرند. و سپس در عملیات کربلای 5 که یکی از سنگین ترین وسخت ترین عملیات ها بود، که بسیاری از فرمانده هان و بسیاری از دلیر مردان در این عملیات شهید شدند،شهید محمدی هم سپس در تاریخ 1365/10/13 در جزیره ام الرصاص در کشور عراق به نقل از همرزمانش در حالتی که  زخمی ودیگر که توانی در بدن نداشت در همان جا به درجه رفیع شهادت نائل شدند وبعداز هفت سال که جنازه ایشان به  امانت در خاک عراق مانده بود، سپس جنازه ایشان در سال 1373 به وطن بازگشت  و بردوش همرزمان ودوستان واقوام در شهر هشت بندی تشییع وبه خاک سپرده شد.

برادر شهید مراد محمدی می گوید:

وقتی برادر شهیدم در سال  1365 مرا برای ثبت نام به مدرسه ی ابتدایی در روستای (چاه انبه) بردند و ثبت نام کردند،تاکید فراوان بر درس خواندن من داشت.که این آخرین نصیحت برادر شهیدم  نسبت به بنده بود، که به جبهه رفت و شهید شد.

خصوصیات اخلاقی شهید محمدی

1-  بارزترین خصوصیت اخلاقی ایشان صله رحم بود.همیشه در هر فرصتی به دیدار اقوام خود می رفتند.

2- بسیار خوش اخلاق بودند وهمین خوش اخلاقی دعای خیر پدر و مادر را برایش به همراه داشت.

3- به کارهای خوب روی می آوردند و همیشه از بدی پرهیز می کردند.

4- بسیار به نماز اول وقت مقید بود

5- بسیار به پدر ومادر خود احترام می کردند.

بچه های کانون
۰۱تیر

شوخ طبعی یک رزمنده ایرانی تا لحظه آخر !!!

مصاحبه گر :

ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود روی زمین افتاد و زمزمه میکرد دوربین

رو برداشتم و رفتم بالای سرش داشت اخرین نفساشو میزد ازش پرسیدم این

لحظات اخر چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت:از مردم کشورم میخوام وقتی

برای خط کمپوت میفرستن،عکس روی کمپوت ها رو نکنن گفتم داره ضبط میشه

برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت...اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه

افتاده.  از خاطرات یک رزمنده

برای شادی روح شهدا صلوات

بچه های کانون