برای افزایش ازدواج جوانان چه راهکارهایی وجود دارد؟

خانواده نخستین کانونی است که یک فرد با آن روبرو میشود و در آن به رشد و نمو میرسد. این امر نشان میدهد که تشکیل خانواده یکی از اساسی ترین و طبیعی ترین نیازهای انسان به شمار میآید. سرمنشا شکل گیری خانواده ازدواج خواهد بود که از ابتدای پیدایش انسان و تا کنون وجود داشته است. به طوری که میتوان گفت بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحی ندارد. ازدواج گام نخست برای برداشته شدن بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنشهای زندگی روزمره خواهد بود.
به گزارش روزنامه ابتکار، بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحی ندارد. ازدواج گام نخست برای برداشته شدن بسیاری از مشکلات روانی حاصل از تنشهای زندگی روزمره خواهد بود. به همین دلیل است که تحقیقات انجام شده در زمینه مسائل خانواده، در مجموع نشان میدهد که افراد ازدواج کرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهایی هستند که ازدواج نکرده اند.
همچنین ازدواج و تاسیس کانون خانواده، برای سلامت و امنیت جامعه مفید است و زمینه ارتکاب جرم و بزه کاری را کم میکند. البته بماند که خانواده ای سالم و موفق است که از طریق یک ازدواج موفق شکل گرفته باشد و اگر معیارهای زندگی سالم در خانواده رعایت نشود چالشهایی را به همراه خواهدداشت. با توجه به تأکید مکرر رهبری درخصوص سیاست افزایش جمعیتی که پایه و اساس آن از طریق ازدواج شکل خواهدگرفت، لازم است ازدواج براساس عرف فرهنگی، دینی و قانونی کشور انجام شود تا هم از گسترش برخی انحرافها جلوگیری و هم زمینههای مناسب برای گردآوری اطلاعات و آمار دقیق جهت برنامه ریزی فراهم شود.
در همین خصوص سید علی بنی صدر گفت: «ازدواج به عنوان رکن اصلی و اساسی زندگی اجتماعی است وعاملی برای تکامل فرد و حتی تکامل جامعه حائز اهمیت است و نمیتوان به هیچ عنوان این پدیده را در جامعه بی تاثیر دانست.» او از دو منظر اسلامی و اجتماعی به این مقوله پرداخت و گفت: «دین به طور مطلق از افزایش جمعیت حمایت نمیکند. در دین اسلام افراط و تفریط وجود ندارد.هر چیزی باید به اندازه تعادل در آن دیده میشود به همین خاطر به عنوان دین کامل و برتر مطرح است.
البته این نکته نیز حائز اهمیت است که افزلایش جمعیت بدون زیر ساختهای اجتماعی، تفریحی و شغلی در جامعه کاری غیر عقلانی است و عوارض اجتماعی دارد.» بنی صدر درباره تمایل جوانها به ازدواج و پایین آمدن سن ازدواج شاه کلید این معضل را، اشتغال و افزایش نقدینگی در جامعه دانست و گفت: «اگر جامعه به گونه ای پیش برود که نیازهای شغلی و اقتصادی جوانها را برطرف کند در این صورت است که جوانها خود به خود و به صورت خودجوشبه سمت ازدواج کشیده میشود چون تمایل طبیعی انسان به سمت ازدواج و جمع گرایی نه تنهاییو عزلت.» یک فرزند کافی نیستاین کارشناس اجتماعی علاوه بر اینکه ازدواج را امر مهم در زندگی میداند فرزندآوری را بسیار مهمتر دانسته و مخالف تک فرزندی است: «به دلیل اینکه فرد در جامعه در آینده دچار مشکلات روحی و روانی از قبیل تنهایی، عدم حمایت خواهر و برادر و دچار انزوای اجتماعی خواهدشد به همن دلیل بزرگ ترین اشتباه زن و شوهرهای امروزی تمایل به داشتن تنها یک فرزند است.» این کارشناس فرهنگی درباره معضلات زندگی مجردی نیز معتقد است جامعه دچار معضل جبران ناپذیر اخلاقی و اجتماعی خواهدشد: «زندگی مجردی عاملی است بر آفتهای جدی و رفتارهای خطرناک در جامعه.
در جامعه یکسری نیاز وجود دارد که فرد فقط با زندگی مشترک میتواند به آن دست پیدا کند.» او زندگی بدون ازدواج را حرام دانسته و میگوید: «هم از لحاظ شرعی هم از لحاظ قانونی زندگی دو نفر بدون ازدواج هم حرام است و هم گناه کبیره محسوب میشود و مجازاتهای سنگینی برای آن درنظر گرفته شده است.»زندگی مجردی خلاف شان و اخلاق اسلامی استعمار بینا، کارشناس مذهبی درباره رهنمودهای رهبری که تاکید بر افزایش جمعیت دارد در ابتدا ازداوج را امری لازم و ضروری دانست و گفت: «افزایش نقدینگی در جامعه و بالا بردن قدرت خرید، همچنین اشتغال زایی در بخشهای مختلف جامعه و ایجاد امید به جوانان میتواند راهکارهایی باشد که در ایجاد انگیزه برای ازدواج موثر خواهدبود.» این کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه ایران یک کشور اسلامی است درنتیجه در چنین جامعه ای زندگی مجردی و پدیدههای مذموم این چنینی عاملی است بر ایجاد اختلال در جامعه که باعث فساد و از بین رفتن اخلاق و شئونات اسلامی خواهدشد.
همسرانی برای آرامش و سکونازدواج را میتوان به عنوان یک سنگ بنای اولیه خانواده دانست که تولید نسل از طریق آن ادامه پیدا میکند. به همین دلیل، متفکران اخلاقی و حقوقی جوامع بشری درصدد برآمده اند تا بر استحکام این کانون بیفزایند و ازدواج، این سنت الهی را در جامعه، هر چه بیشتر تقویت کنند. ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همدیگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه ای با توجه به سبک زندگی و نظام فرهنگی خود، شیوهها و روشهای خاصی در زوجیت به وجود آورده است. این امر در فرهنگ اسلامی نیز موردتوجه ویژه بوده است، بخصوص توصیه شده ازدواج در زمان مناسب آن انجام گیرد تا برکات معنوی، روانی، تربیتی و اجتماعی بیشتری نصیب همسران جوان شود.
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمّد(ص) فرمودند: «هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند از کانون ازدواج محبوب تر و عزیزتر باشد.» در قرآن کریم نیز به اهمیت ازدواج بسیار پرداخته است به گونه ای که در قرآن آمده از آیات و نشانههای قدرت خداوند این است که برای انسان از نوع خود، همسرانی آفرید تا در کنار آنان، به آرامش و سکون نایل آیند و بین آنان دوستی و رحمت قرار داد.ازدواج باعث پختگی و پویایی میشودازدواج علاوه بر آرامش روانی، تعهد و تکامل اجتماعی را در پی دارد و زمینه ساز بروز استعدادها و توانمندیهای نهفته درونی میشود. شهید مطهری درباره نقش ارزنده ازدواج میگوید: « یک پختگی و پویایی وجود دارد که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمیشود، در مدرسه پیدا نمیشود، در جهاد با نفس پیدا نمیشود، در نماز شب پیدا نمیشود. این کمالات را فقط باید در ازدواج و تشکیل خانواده به دست آورد و لذا، هیچ وقت نمیشود که یک کشیش، یک کاردینال به صورت یک انسان کامل در بیاید، اگر واقعا در کاردینالی خودش صادق باشد.» آیت اللّه مکارم شیرازی در این زمینه مینویسد: «بعد از ازدواج، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی میشود و خود را مسئول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسایل زندگی فرزندان آینده میبیند.
به همین
دلیل،تمام ابتکار و استعداد خود را به کار میگیرد و از ظرفیت هایوجودی خود
کمال استفاده را میبرد و به بالندگی بیشتری نایل میشود.» با توجه به
معیارهای دینی و آموزههای اسلامی در زمینه ازدواج و فواید آن، این نتیجه
به دست میآید که ازدواج موجب کسب کمالات معنوی، عفت و پاک دامنی، احساس
مسئولیت، آرامش و امنیت خاطر، تولید و بقای نسل انسانی، سلامت و امنیت
اجتماعی، تقویت و تثبیت صفات جنسی و باعث بروز استعدادها و تواناییهای
بالقوه میشود و همچنین از آموزههای دینی و تحقیقات تجربی اندیشمندان
میتوان استفاده کرد که در ازدواج، علاوه بر بلوغ جنسی، بلوغ اجتماعی، عقلی
و عاطفی نیز در حد قابل قبولی نیاز است.
ازدواج و احساس مسئولیت
همسر موجب آرامش خاطر و امنیت دل است و جوان را که در اوایل جوانی با احساس
تنهایی، بیهودگی و نداشتن پناهگاه عاطفی، دست به گریبان است، به جایگاه
امن رهنمون میشود و موجب خواهدشد تا همسران با اتکا همدیگر در مقابل امواج
و گرفتاریهای زندگی مقاومت کنند و با امید بخشیدن به همدیگر، به زندگی
محبت آمیز خود ادامه دهند، شواهد بسیاری وجود دارد که جوانان پس از ازدواج،
سر به راه شده اند و سبک سری و بیراهه رفتنهای گذشته را ترک نموده اند و
احساس مسئولیت دارند. این سخن نقل مجالس شده است که جوانان ازدواج کرده در
گفتار خود میگویند: «ما دیگر ازدواج کرده ایم و مثل سابق نمیتوانیم به هر
جا برویم. برای ما که زن و بچه داریم، عیب است به هر راهی پا بگذاریم.»